ویس ( شاعر انگلیسی قرن دوازدهم)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیجی، حواس پرتی سایر معانی: گیجی، حواس پرتی
[زمین شناسی] منطقه واداتی-بنیوف - پهنه شیب دار باریکی از فعالیت لرزه ای که از یک درازگودال به سمت سست کره کشیده شده است.
[زمین شناسی] خاک های گسترده افقی گل و لای دار که در منطقهء کشندی دریا قرار دارد
گاو چران، راه رفتن اردک وار، کج و سنگین راه رفتن، اردک وار راه رفتن سایر معانی: (مثل مرغابی) راه رفتن، (هنگام راه رفتن) به طرفین خم شدن، بدقواره راه رفتن یا حرکت کردن، تاتی تاتی کردن ...
کندرو، تلو تلو خور
(بومیان استرالیا)، چوب دستی (کوتاه و کلفت)، چمبه، (غرب ایالات متحده) گاوچران (cowboy)، waddie گاو چران، wad : چماق بومیان استرالیا
در اب راه رفتن، بهاب زدن، بسختی رفتن سایر معانی: (از میان برف یا گل و لای یا آب یا علف بلند یا هر چیز مقاوم) رد شدن، (با زحمت یا شلپ شلپ) را ه رفتن، به آب زدن، از تنگاب رد شدن، رهروی کردن، ( ...
(جانور شناسی) پرنده ی آبچر (به ویژه از راسته ی ciconiiformes)
استخر کودکان (فقط برای گام زنی و شلپ شلپ کردن)
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Mg,Fe++)2SiO4
(اسکاتلند) اندوه، غم