معنی
در اب راه رفتن، بهاب زدن، بسختی رفتن
سایر معانی: (از میان برف یا گل و لای یا آب یا علف بلند یا هر چیز مقاوم) رد شدن، (با زحمت یا شلپ شلپ) را ه رفتن، به آب زدن، از تنگاب رد شدن، رهروی کردن، (مجازی) با زحمت کاری را انجام دادن، (عامیانه - با: in یاinto) با عزم راسخ به کاری پرداختن، حمله کردن به
سایر معانی: (از میان برف یا گل و لای یا آب یا علف بلند یا هر چیز مقاوم) رد شدن، (با زحمت یا شلپ شلپ) را ه رفتن، به آب زدن، از تنگاب رد شدن، رهروی کردن، (مجازی) با زحمت کاری را انجام دادن، (عامیانه - با: in یاinto) با عزم راسخ به کاری پرداختن، حمله کردن به
دیکشنری
واد
فعل
wadeدر اب راه رفتن
wadeبهاب زدن
wadeبسختی رفتن
ترجمه آنلاین
وید