[زمین شناسی] سنگهای آتشفشانی - آن سنگهای آذرین که به سطح کره زمین یا در نزدیکی آن قبل از سخت شدن، رسیده اند. از استفاده رایج اصطلاح سنگ آتشفشانی باید اجتناب شود. (USGS,1958).
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتشفشان، کوهاتشفشان سایر معانی: آتشفشان [شیمی] آتشفشان [عمران و معماری] آتشفشان - کوه آتشفشان [کوه نوردی] آتشفشان، کوه آتشفشانی
آتشفشان شناس، متخصص در علم علل طبیعی اتشفشان
رود ولگا (در روسیه ـ به دریای خزر می ریزد)
شهر ولگوگراد (در روسیه ـ سابقا: استالین گراد)
قادر به پرواز، پرنده
اراده، خواست، از روی اراده، مشیت سایر معانی: اختیار، خواهندگی، از روی قصد و رضا
بااراده، بمیل
شلیک، رگبار، تیرباران، شلیک بطور دستهجمعی، بصورت شلیک در کردن، شلیک کردن سایر معانی: (جنگ افزار یا سخن و غیره) رگبار، باران، شلیک پی در پی، به صورت رگبار فرستادن یا آمدن، پشت سر هم شلیک کردن ...
شهر ولوگدا (در روسیه)
(روسیه تزاری ـ شوروی سابق) بخش روستایی، ولست
(سریدن هواپیما در هوا مثلا هنگامی که موتور خاموش است) هواسرش، هواسرش کردن