شهر یوتیکا (در ایالت نیویورک امریکا)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مفید سایر معانی: (قدیمی) رجوع شود به: useful
[ریاضیات] هزینه ی آب و برق و تلفن
[ریاضیات] هزینه ی بهره برداری
[کامپیوتر] تابع کاربردی ؛ تابع مفید [زمین شناسی] تابع مطلوبیت [ریاضیات] تابع مطلوبیت، تابع سودمند [آمار] تابع مطلوبیت
(در خانه ها و ساختمان ها) اتاقی که دستگاه شوفاژ و ماشین رختشویی وغیره در آن قرار دارد [علوم دامی] اتاق تجهیزات و انبار .
[زمین شناسی] نظریه مطلوبیت [آمار] نظریه مطلوبیت
استفاده، مصرف، بکارگیری، بهره برداری، بکار بری، بکارگرفتگی سایر معانی: سودمندی [زمین شناسی] بهره مندی [ریاضیات] استفاده، به کارگیری، کاربرد، بهره برداری [معدن] بهرهدهی (حفر چاه و تونل) [آمار ...
[زمین شناسی] تحلیل بهره مندی [آمار] تحلیل بهره مندی
[عمران و معماری] ضریب بهره برداری [زمین شناسی] ضریب استفاده، ضریب بهره [ریاضیات] ضریب بهره وری، ضریب بهره گیری، ضریب بهره برداری کردن، عامل بهره برداری [معدن] ضریب بهره دهی (خدمات فنی) ...
[عمران و معماری] حالت حدی استفاده
[کامپیوتر] آمار بهره وری