[زمین شناسی] ماهیچه منقاردار - یک ماهیچه منفرد که در بعضی از انواع براکیوپودهای لینگوئید ظاهر می شود و این تفکر در مورد آن وجود دارد که همانند ماهیچه های پشتی بسته کننده می باشد و از دو دسته ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبح، روح، سایه، نقطه تاریک سایر معانی: (سایه ی مخروط شکل هر سیاره که در جهت مخالف خورشید افکنده می شود) اختر سایه، سایه ی سیاره، (لکه های خورشید) سیاه میان، سایه ی مرکزی [برق و الکترونیک] سا ...
(گیاه شناسی) چتر برگ (diphylleia cymosa از خانواده ی barberry - بومی خاور ایالات متحده)
(گیاه شناسی) کرش چتری، نخل مرداب (cyperus alternifolius)
[عمران و معماری] بام چتری
(گیاه شناسی) ماگنولیای چتری (magnolia tripetala)
[خاک شناسی] آمبرپتها
وابسته به ناحیه ی آمبریا (در ایتالیا) و مردم و فرهنگ آن، آمبریایی، اهل آمبریا، آمبریایی اهل آمبریا گویش آمبریایی
[خاک شناسی] اپی پدون آمبریک [آب و خاک] افق سطحی آمبریک
[زمین شناسی] امبریل، نام یکی از قمرهای "اورانوس" که قطری در حدود 190و1 کیلومتر دارد.
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [(UO2)MoO4]•H2O
مخفف: umpire