[ریاضیات] منحنی کشاننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افترا زنی، بدنام سازی
برات مدت دار فروش، قبول تجاری، پذیرش بازرگانی، برات قبولی
[حسابداری] حسابهای دریافتنی تجاری
تخفیف بازرگانی (که تولید کننده به عمده فروش و غیره می دهد)، تخفیف عمده از طرف تولید کننده به خریدار [حسابداری] تخفیف تجاری
نشریه یا مجله ی حرفه ای (وابسته به پیشه یا حرفه ی بخصوص)
علامت تجارتی، علامت کارخانه، علامت تجارتی گذاشتن سایر معانی: نشان بازرگانی، علامت تجاری، نام بازرگانی، انگ، نشان بازرگانی، (به فراورده) نشان بازرگانی زدن (یا چسباندن)، انگ زدن [حسابداری] علا ...
[حسابداری] اسناد دریافتنی تجاری
پیشه سربازی
مبادله کردن، سبک و سنگین کردن سایر معانی: پایاپای کردن، معاوضه کردن، بده و بستان کردن، پایاپای کاری، تاخت (زنی)، تهاتر، بده و بستان (trade off هم می نویسند) [حسابداری] فداکردن، یکی را نسبت ب ...
(کتاب) کتاب جلد شمیزی معمولی (در برابر کتاب جلد شومیزی درسی و غیره)
[حسابداری] مطالبات تجاری