[برق و الکترونیک] کلاس دقت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] درجه دقت
[ریاضیات] دقت تا n رقم اعشار
عینا سایر معانی: بدرستی، بادقت، درست [ریاضیات] با دقت
قدغن کردن سایر معانی: لعنت کردن، لعن کردن، نفرین کردن، ملعون کردن
تهمت، اتهام سایر معانی: کیفرخواست، شکایت، ادعانامه، سرزنش، ملامت، حق تهمت
اتهامی، حالت مفعولی، رایی سایر معانی: (دستور زبان) حالت مفعولی، مفعول، مفعول مستقیم
ذره، اس، نقطه، ذره کوچک، رتبهء اول، ستاره یا قهرمان تیمهای بازی، تک خال، خیلی عالی، تک خال زدن سایر معانی: آس، خبره، کارشناس، کاملا شکست دادن، بردن از (معمولا با out)، (عامیانه) نمره ی الف گ ...
(نام بازرگانی) نوار کش دار (که برای درمان کوفتگی و ضرب دیدگی دور زانو و مچ و غیره می پیچند)
aceae _(گیاه شناسی) پسوند: نام علمی تیره [rosaceae]
acenesth(a)esiaروانشناسى : نااگاهى تنى
بیسر