معنی
ذره، اس، نقطه، ذره کوچک، رتبهء اول، ستاره یا قهرمان تیمهای بازی، تک خال، خیلی عالی، تک خال زدن
سایر معانی: آس، خبره، کارشناس، کاملا شکست دادن، بردن از (معمولا با out)، (عامیانه) نمره ی الف گرفتن، (در بازی های با توپ و راکت) یک امتیاز (که اگر حریف توپ را نزند نصیب سرو زننده می شود)، سرو برنده، (بازی گلف) راندن توپ به درون سوراخ با یک ضربه، خلبانی که حداقل پنج هواپیمای دشمن را سرنگون کرده باشد، درشرف، ذره ای مانده به، خ‹لبانی که حداقل 5 هواپیمای دشمن راسرنگون کرده باشد، پیشوندی ازکلمه aceticبمعنی دارای جوهر سرکه
[ریاضیات] تک خال، آس
سایر معانی: آس، خبره، کارشناس، کاملا شکست دادن، بردن از (معمولا با out)، (عامیانه) نمره ی الف گرفتن، (در بازی های با توپ و راکت) یک امتیاز (که اگر حریف توپ را نزند نصیب سرو زننده می شود)، سرو برنده، (بازی گلف) راندن توپ به درون سوراخ با یک ضربه، خلبانی که حداقل پنج هواپیمای دشمن را سرنگون کرده باشد، درشرف، ذره ای مانده به، خ‹لبانی که حداقل 5 هواپیمای دشمن راسرنگون کرده باشد، پیشوندی ازکلمه aceticبمعنی دارای جوهر سرکه
[ریاضیات] تک خال، آس
ترجمه آنلاین
آس
مترادف
brilliant ، champion ، distinguished ، excellent ، expert ، first rate ، great ، master ، outstanding ، superb ، virtuoso