موقعیت خوب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محسنات سایر معانی: مزایا علوم نظامى : برتریها [حسابداری] مزایا
[بهداشت] آدوانتیس
[آب و خاک] مه فرارفتی
[آب و خاک] فرارفت مه تابشی
(مسیحیت) اولین یکشنبه ی ایام مقدس قبل از تولد حضرت عیسی (که چهار یکشنبه طول می کشد)
(مسیحیت) اعتقاد به اینکه ظهور مجدد حضرت مسیح و روز قیامت به زودی روی خواهد داد، اعتقادبدوباره امدن مسیح
عارضی، اکتسابی، الحاقی، غیر موروثی سایر معانی: غیر اساسی، اتفاقی، اضافه شده، (گیاه شناسی) نابجا، نابجا، خارجی [حقوق] اتفاقی، بادآورده، غیر موروثی
[نساجی] اکسایش عارضی [پلیمر] اکسایش عارضی
دارایی که بطورغیرمستقیم به ارکبرسد
[زمین شناسی] رود اتفاقی جریان حاصل از تغییر شرایط که به طور اتفاقی روی می دهد.
بطوراتفاقی، بطورعارضی