[ریاضیات] حالت بله، حالت درست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(معمولا در ترکیب) وابسته به گذشته، پیشین، قبل، قبلی، وابسته به دیروز، دیروزین، مربوط به دیروز
زمان گذشته، روز پیش، دیروز سایر معانی: روز قبل، دینه، (معمولا جمع) ایام گذشته، گذشته
(قدیمی) شب قبل، دیشب، دوش (yestereve و yestreen هم می گفتند)
(قدیمی) صبح قبل، دیروز صبح، دیروز بامداد (yestermorn هم می گفتند)
دیروز عصر، دیشب
بسیار متوجه، چهارچشمی
[نساجی] رنگینه های آزوئیک ( دسته رنگهای مصنوعی که دارای عامل -n=n- می باشند این دسته از رنگها شامل منوآزو و دی آزو و تری آزو و پلی آزو می باشند که این ترکیبات شامل رنگهای اسیدی و دندانه ای و ...
[ریاضیات] قاعده ی تصمیم بیز
[ریاضیات] فرمول بیز [آمار] فرمول بیز
[آمار] برآوردگر خطی بیزی
[ریاضیات] زبان بیز، زیان بیزی [آمار] زیان بیزی