قایق رانی، مسافرت با قایق تفریحی سایر معانی: دریانوردی با کشتی خصوصی (یا قایق تفریحی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قایق رانی سایر معانی: قایق سواری، پاروزنی
هوانوردی سایر معانی: ناوبری، هدایت (کشتی یا هواپیما و غیره)، رفت و آمد کشتی ها، علم تعیین مسیر (برای کشتی و هواپیما و غیره)، رهیابی، کشتی رانی، دریا نوردی، بحر پیمایی، فن کشتی رانی با علم ری ...