مشروب مست کننده، اشامیدن، بلعیدن سایر معانی: مشروب دارای یخ و الکل و شکر و آب لیمو، انواع مشروبات الکلی محتوی ی وشکر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میله برای همزدن نوشیدنی (معمولا از شیشه یا پلاستیک)، چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
ادرار کردن، شاشیدن، پیشاب کردن سایر معانی: گمیز کردن، گمیزیدن، زهراب کردن