تمامنگری رژیمی [تغذیه] نگاه جامع به همۀ جوانب یک رژیم غذایی در کلیت آن، بهجای توجه به یک غذا یا مادۀ غذایی
واژههای مصوب فرهنگستان
آرد کامل [علوم و فنّاوری غذا] آردی که در تهیۀ آن هیچیک از اجزای مغز و پوسته و گیاهک (germ) دانههای غلات از آنها جدا نمیشود ...
غذای کامل [گردشگری و جهانگردی] یک وعده غذا شامل پیشغذا و غذا و پیغذا
نان آرد کامل [گردشگری و جهانگردی] نانی که از آرد کامل تهیه میشود و بر پایۀ مادۀ خشک حدود 2 درصد الیاف خام دارد
شیر کامل [علوم و فنّاوری غذا] شیری که هیچیک از ترکیبات، ازجمله چربی آن، گرفته نشده باشد
چیز درست، عدد صحیح، عدد درست، عدد تام سایر معانی: (ریاضی) عدد صحیح، شمار درست (integer هم می گویند) [کامپیوتر] عدد صحیح [ریاضیات] عدد صحیح، عدد تام، عدد درست، عدد تمام، شمار درست ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: whole note
هشدار تندباد کامل [علوم جَوّ] هشداری برای کاربری دریایی با باد با سرعت 48 تا 55 گره یا نیروی بوفورت 10
گام تمامپرده [موسیقی] گامی متشکل از شش نغمه که بین هریک از آنها یک پرده فاصله است
تمامی، درستی، تمامیت
wholesaler, n•بنکدار، عمده فروش، کلان فروش
[حسابداری] عمده فروشان