هفتگی، هفته به هفته، هفتهای یکبار سایر معانی: هر هفته، هفت روز یکبار، هفته نامه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلیت هفتگی [حملونقل ریلی] نوعی بلیت اعتباری که از تاریخ صدور به مدت یک هفته اعتبار داشته باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
نیم هفتگی، رخ دهنده دومرتبه در هفته سایر معانی: هفته ای دوبار، ر دهنده دومرتبه در هفته، هفته ای دوبار ر دهنده، هفته ای دوبار منتشر شونده
دفتر روزنامه، روزنامه، دفتر وقایع روزانه سایر معانی: دفتر رویدادهای روزانه، دفتر یادآوردها، دفترچه ی خاطرات (روزانه)، نشریه (روزانه یا هفتگی یا ماهانه و غیره)، مجله، هفته نامه، ماهنامه، (در ...