(گیرافتاده) بین دو چیز ناخوشایند، بین چاه و چوله، نه راه پس و نه راه پیش داشتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از دو سو در خطر، از دو سو مورد حمله، میان دو آتش
رجوع شود به: diencephalon
[ریاضیات] میانوند، بینیت، میان بودن
نیلوفر صحرایی سایر معانی: (گیاه شناسی) انواع گیاهان پیچنده و بالارو، پیچک (به ویژه جنس convolvulus و خانواده ی نیلوفر)، پیچ گیاه، پیچک جنگلی
تلخ و شیرین، (مجازی) خوشایند و ناخوشایند، شاد و غمناک، (گیاه شناسی) تاجریزی سنجدی (celastrus scandens از خانواده ی staff-tree)، گیاه بالارو اروپایی (solanum dulcamara از خانواده ی nightshade ...
همسازی پرّه [حملونقل هوایی] تنظیم نوک چرخانۀ بالگرد به سمت جلو یا عقب در صفحۀ دَوَرانی با استفاده از بازوی پسار
واژههای مصوب فرهنگستان
(گیاه شناسی) گل افعی (echium vulgare از خانواده ی borage)
اب نبات
[زمین شناسی] حفار بیل چرخشی
(گیاه شناسی)، علف فرشی (mollugo verticillata ـ بومی امریکای شمالی)
علف ماست، رشدوک، گورکک