دولت ناتوان [علوم سیاسی و روابط بینالملل] دولتی که در نتیجۀ کاهش درآمد ملی و گسترش تنشهای قومی و مذهبی دیگر توانایی انجام وظایفش در برابر شهروندان را ندارد و در آستانۀ برخوردهای ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] توپولوژی ضعیف، توپولوژی کم توان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تضعیف کننده
(جانور شناسی) نرمه ماهی (جنس cynoscion به ویژه گونه ی cynoscion regalis - بومی کرانه های خاوری ایالات متحده)
راهبرد ضعیفغالب [اقتصاد] راهبردی که بتواند مستقل از بازی دیگر بازیگران، منفعتی دستکم برابر با دیگر راهبردها به بازیگر برساند ...
[ریاضیات] تابع ضعیف-انتگرال پذیر
[ریاضیات] تابع ضعیف-اندازه پذیر
[ریاضیات] حافظ ترتیب ضعیف
[ریاضیات] به طور ضعیف مرتب شده
[ریاضیات] فضای ریمانی ضعیف متقارن
نیروی الکتروضعیف [فیزیک] برهمکنشی که نتیجۀ ترکیب برهمکنش ضعیف و برهمکنش الکترومغناطیسی است
[خاک شناسی] ساختمان بادرجه ضعیف