[نساجی] جذب آب [پلیمر] جذب آب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] توازن آبی
[زمین شناسی] عقیق آبدار، کانی بلورین آبدار.
[آب و خاک] تجزیه آب ،بررسی آب
پودر آبافشاند [مهندسی مواد و متالورژی] پودری متشکل از دانههای بیشکل یا کشیده که براثر برخورد رشتۀ فلز با آبِ تحت فشار ایجاد میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[نفت] گل آبی
[عمران و معماری] اندازه گیر آب
[آب و خاک] آبخوان،لایه آبدار،سفره آبده
(تختخواب که تشک آن به جای فنر و غیره پر از آب است) تختخواب آبی، تشک آبی، تشک لاستیکی که درون ا نراپرازاب می کنند [زمین شناسی] طبقه آب - واژه مرسوم در بالای دره می سی سی پی برای طبقه ای از خر ...
بیسکویت آبدار
آبزنی [مهندسی مواد و متالورژی] پاشیدن آب با فشار زیاد برای تمیز کردن و زدودن پوسته و زواید
تاول آبدار، تاول پر آب