زمین بایر سایر معانی: بیابان برهوت، یباب، زمین بی آب و علف، خشکسار، خرابات، خراب آباد، لم یزرع [خاک شناسی] زمین مخروبه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنهایی سایر معانی: یکتایی، یگانگی، تکی، وحدت، انفراد، سادگی، بی تزویری
تنهایی، خلوت، انفراد، جای خلوت سایر معانی: انزوا، تک زیستی، گوشه نشینی