اسراف، بی احتیاطی، عاقبت نیندیشی سایر معانی: بی احتیاطی، عاقبت نیندیشی، اسراف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی کفایتی، عدم کاردانی، بی عرضگی، بی ظرفیتی سایر معانی: بی کفایتی، بی عرضگی، عدم کاردانی، بی ظرفیتی [ریاضیات] عدم کارایی، ناکارایی
ضایعات، اتلاف، زائد، باطله، هرز دادن، حرام کردن، بیهوده تلف کردن، نیازمند کردن، بی نیرو و قوت کردن، از بین رفتن، ضایع کردن، ضعیف شدن، سیاه کردن، مصرف کردن سایر معانی: هدر دادن، تلف کردن، بر ...