جنگ روانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگ ویژه [علوم نظامی] مجموعۀ اقدامات و فعالیتهای نظامی شامل سه نوع جنگ نامنظم، عملیات ناظر بر گسترش نیروها، پدافند داخلی و جنگ روانی ...
واژههای مصوب فرهنگستان
جنگ نامتعارف [علوم نظامی] طیف وسیعی از عملیات نظامی و شبهنظامی درازمدت که نیروهای بومی معمولا غیرنظامی آن را به انجام میرسانند و سازماندهی و آموزش و تجهیز و پشتیبانی و هدای ...
دفاع، حمایت، مدافعه، پدافند، محافظت، استحکامات سایر معانی: پناه، مدافع، حامی، دفاع کردن [فوتبال] دفاع کردن
ناو آبخاکی [علوم نظامی] رزمناوی (assault ship) که برای دریانوردی طولانی و تخلیه سریع نیروها در ساحل طراحی شده است
عملیاتی که یا منابع اطلاعاتی را هدف قرار میدهد یا از آن استفاده میکند [رمزشناسی]
استفادۀ روشمند از تبلیغات با هدف تأثیرگذاری بر افکار و احساسات و نگرش و رفتار نیروهای دشمن برای دستیابی به اهداف ملی [علوم نظامی]
مجموعۀ اقدامات و فعالیتهای نظامی شامل سه نوع جنگ نامنظم، عملیات ناظر بر گسترش نیروها، پدافند داخلی و جنگ روانی [علوم نظامی]
عملیاتی که در آن هریک از طرفین درگیری سعی میکند ازنظر اطلاعاتی بر طرف دیگر مسلط شود [علوم نظامی]
1. رزم در قلمرو اطلاعات|||2. هدایت یا آمادگی برای هدایت عملیات نظامی برطبق مبانی اطلاعاتی [علوم نظامی]