[کامپیوتر] پاسخ سمعی ؛ یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند سیستم کامپیوتر را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواست های انجام شده از ترمینال های تلفنی فراهم آورد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: larynx
[زمین شناسی] فرمان صوتی
[زمین شناسی] شماره گیر صوتی
[برق و الکترونیک] دیجیتال سازی صدا تبدیل سیگنالهای آنالوگ صدا به سیگنالهای دیجیتال . مزیت آن در بهبود کیفیت مخابره است زیرا سیگنالهای دیجیتال نسبتاً در برابر نویز، تداخل و اعوجاج ایمن هستند ...
جابهجایی صدایی [موسیقی] جابهجایی دو و گاه سه صدای عباراتی که همزمان شنیده میشوند
واژههای مصوب فرهنگستان
بسامد صدایی
[سینما] صدای داخل صحنه
[کامپیوتر] ورودی صوتی
پست صوتی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] سامانهای که به برخوانیها پاسخ میدهد و پیامها را ذخیره و پخش میکند
پست صوتی [مهندسی مخابرات] سامانهای که به برخوانیها پاسخ میدهد و پیامها را ذخیره و پخش میکند
سامانۀ پیامرسانی صوتی [مهندسی مخابرات] سامانهای در پست صوتی که پیامرسانی را امکانپذیر میسازد