[برق و الکترونیک] کاتد مجازی مکان هندسی حداقل پتانسیل بار فضایی که فقط به بعضی از الکترونها رسیده اجازه ارسال می دهد . بقیه الکترونها به کاتد گسیل کننده الکترون باز تابیده می شوند.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] دیسک مجازی نگاه کنید به ram disk .
کانون مجازی [سینما] کانون مجازی
[برق و الکترونیک] ابزار مجازی ابزار ساخته شده از ترکیب سخت افزار کامپیوتر شخصی ( ریزپردازنده، حافظه و صفحه نمایش ) و نرم افزار ( سیستم عامل ) با سخت افزار ابزار دقیق، میان افزار و نرم افزار ...
[عمران و معماری] جرم مجازی
[عمران و معماری] بار فرضی
[زمین شناسی] جرم مجازی
دمای بالقوۀ مجازی [علوم جَوّ] دمای پتانسیلی بستههوای خشک فرضیای که چگالی آن با چگالی بستههوای نمناک یکسان باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] الگوریتم زمان بندی مجازی
[برق و الکترونیک] اتصال کوتاه مجازی
[کامپیوتر] روش دستیابی انباره مجازی
فراپرداز [عمومی] دستگاه الکترونیکی خودکاری که فرد میتواند ازطریق آن بیشتر خدمات بانکی ازقبیل افتتاح انواع حسابهای بانکی، دریافت یا وصول چک، دریافت تسهیلات و نقلوانتقا ...