تجرد، امتناع از ازدواج، بی شوهری، بی زنی سایر معانی: عزبی، عزوبت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عفت، نجابت، پاکدامنی، عفت وعصمت، سادگی سایر معانی: پرهیزکاری، پارسایی، عصمت، تجرد، پرهیز از مقاربت جنسی (به خاطر ملاحظات مذهبی)
حالتی که نمایانگر زنی است که هرگز رابطۀ جنسی نداشته است |||متـ . باکرگی [مطالعات زنان]
واژههای مصوب فرهنگستان