متقاعدشدنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشان دادنی سایر معانی: نشان دادنی
شکست ناپذیر، مغلوب نشدنی سایر معانی: مغلوب نکردنی، سخت، استوار
سرانداز سایر معانی: نترس، بی باک، بی هراس، متهور، بی ترس، بی پروا
سخت، قوی، غیر قابل مقاومت سایر معانی: مقاومت ناپذیر، پدافند نکردنی، وسوسه انگیز، خواستنی
(دژ و شهر و غیره) تسخیر پذیر، گشودنی، قابل ابستنی
حساس، اماده پذیرش، فروگیر پدیر سایر معانی: رجوع شود به: susceptible، پذیرنده، مستعد [برق و الکترونیک] پذیرنده، مستعد