[سینما] تصویر نما
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کله اش بوی قرمه سبزی میده
کاملا در معرض دید
[زمین شناسی] میدان دید لحظه ای
سوگیری مصاحبهگر [علوم سلامت] سوگیری ناشی از جمعآوری انتخابی آگاهانه یا ناآگاهانۀ دادهها توسط مصاحبهگر
واژههای مصوب فرهنگستان
منظور ماراانجام نداد، نظرماراتامین نکرد
شهر مانتاین ویو (کالیفرنیا - امریکا)
[عمران و معماری] تصویر با دیدهای متعدد
مصاحبۀ غیرمستقیم [روانشناسی] نوعی مصاحبه که در آن مصاحبهشونده حداکثر آزادی را برای آنچه میخواهد بگوید، دارد و مصاحبهگر فقط برای حفظ و ادامۀ گفتوگو پرسشهای ...
در معرض تماشا، مورد بازدید، مورد نمایش
[سینما] منظره یاب نوری
[ریاضیات] نمای تصویری، نمای پرسپکتیو