[ریاضیات] آرایه ی رأسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] فایل رأس
[ریاضیات] رأس مجتمع سادکی
[ریاضیات] راس مخروطی
[ریاضیات] رأس گراف خطی
[ریاضیات] رأس سهمی
[ریاضیات] تارک سهمی
[ریاضیات] تارک مخروط
فضای رأسی [ریاضی] برای گراف (V, E)، فضای بُرداری متشکل از همۀ توابع ازV به C
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] رأس مشخص
[ریاضیات] فاصله ی راس هادی
[ریاضیات] راس میانی