احتمال، راست نمایی، شباهت به واقعیت سایر معانی: واقع مانندی، محتمل نمایی، راستین نمایی، عین نمایی [سینما] عین نمایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عدم احتمال، دورى، استبعاد
اعتبار,برو,نیکنامی
صحت، صداقت، راستی، راستگویی سایر معانی: درستی، (حرف) راست، نادروغ [حقوق] صحت، راستگویی، دقت