[عمران و معماری] لوله تهویه - لوله هواکش [زمین شناسی] لوله تهویه- لوله هوا کش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بطن، معده سایر معانی: (حقوق) زهدان، رحم، (مجازی) زن، (جانورشناسی) شکم، کاواکی، حفره، شکم، گودی [زمین شناسی] کاواک، حفره - در دیرین شناسی - الف) بخش بیرونی و محدب صدف یک سفالوپود یا گاستروپود ...
هواکش، ناه کش، مفرهوا
دریچه، بادخور، هواکش
بارگُنج تهویهای [حملونقل دریایی] بارگُنجی که در دیوارههای انتهایی آن روزنههایی برای ورود و خروج هوا تعبیه شده است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تونل روزندار [حملونقل هوایی] تونل بادی که آزمونگاه آن دارای سوراخها یا شکافهایی برای پیشگیری از بروز خفگی در ماخ 0/8 تا 1/2 است ...
[زمین شناسی] دری که در یک سطح برای ورود جریان مستقیم به منظور تهویه تعبیه می شود.
[زمین شناسی] دهلیز تهویه، دالان تهویه
کش دار سایر معانی: وابسته به تهویه، وزانشی، هوایشی، وابسته به بادگیر، تهویه دار، تهویه ای، بادزن
[برق و الکترونیک] قضیه حد مرکزی
[زمین شناسی] زائده شکمی - یک ضخیم شدگی زیاد صدف ثانویه یا فرعی یک براکیوپود که بصوت میانی قرار گرفته و در زیر pseudodeltidium واقع شده و بصورت پشتی برای جایگیری بین لب های زائده اصلی بیرون ز ...
[زمین شناسی] کفه شکمی - کفه ساقه ای یک براکیوپود.