اشاره، زیرکی، نفوذ، پیچ، تاب، دخول غیر مستقیم، رخنه یابی، خود جاکنی، دخول تدریجی سایر معانی: گوشه زنی، کنایه، موج
دیکشنری انگلیسی به فارسی