پادسنگر (استحکاماتی که قوای محاصره کننده می سازند تا از حمله ی محاصره شوندگان در امان باشند)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سد، بارو، استحکامات، دارای استحکامات کردن، برج و بارو ساختن سایر معانی: خاکریز (دفاعی)، کندک (خندق)، برج و بارو [زمین شناسی] خاکریز، بارو - در آتشفشان شناسی، به یک نهشته هلالی یا حلقه مانند ...