بالاترین، اعلی، اعلی ترین سایر معانی: در بالاترین جا، بلندترین، فرازین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از اغاز، مافوق، برتر، رو، بالاترین، از بالا، از ابتدا سایر معانی: فوقانی ترین، زبرین، فرازین ترین، بلندترین، برجسته ترین، مهم ترین، پراهمیت ترین، مهندترین، فرمندترین، ارجح ترین، برترین، اولی ...