[عمران و معماری] طاق متقارن - قوس غیر قرینه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] تیر غیر متقارن
بی تناسب سایر معانی: نامتناسب، غیرمتجانس [ریاضیات] بی تناسب کردن، بی تناسب
(امریکا - خودمانی - زن) دارای بقچه بندی خوب، کمی چاق ولی خوش هیکل