بطور عذر ناپذیر، بطور غیر قابل تصدیق، چنانکه نتوان معذوردانست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناروا، بی جهت، بی خود سایر معانی: بیش از حد، به طور افراط آمیز، بیجا، بی دلیل، به طور نامناسب