[ریاضیات] تعریف ناپذیر، شمارش ناپذیر، ناشمارا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نا معلوم، بی حساب، نا شمردنی، شمرده نشدنی سایر معانی: بی شمار، فراوان، حساب نشدنی
بی شمار، بی حد و حصر، متعدد، غیر قابل شمارش سایر معانی: شمارش ناپذیر [ریاضیات] بی شمار، شمارش ناپذیر، ناشمار، غیر محدود