[زمین شناسی] ماکل، دوقلویی بلور ها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عطف سایر معانی: الکترونیک : خمیدگى عمران : خمش معمارى : خمش علوم هوایى : خمشى [عمران و معماری] خمش - خمشی - خم کردن [مهندسی گاز] انحناء [زمین شناسی] خمش خمیده شدن لایه های رسوبی در اثر نیروه ...
همبند، رابط، وصل کننده، پیوستگر