صدای جیر جیر، جیر جیر کردن سایر معانی: (صدای گنجشک و پرندگان کوچک)، جیک، جیر جیر کردن پرندگان کوچک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلندگوی پر بسامدی (ویژه ی آواهای پربسامد)، بلندگوی دارای صدای ناهنجاروگوشخراش [برق و الکترونیک] تیوتر بلندگویی که فقط بسامدهای صوتی بالاتر را ،که معمولاً بیش از 3kHz هستند ،بازسازی می کند و ...
رجوع شود به: sandpiper
جیر جیر، اشاره مختصر، جیر جیر کردن، اشاره مختصر کردن به سایر معانی: صدای جیک جیک (جوجه ی پرندگان و ماکیان)، جیک، جیک زدن
لرزش صدا، حرف عله، با تحریر خواندن، پیچانیدن، لرزیدن، چهچه زدن، جاری شدن، روان شدن، چرخیدن سایر معانی: (آواز) تحریر، (موسیقی) رجوع شود به: vibrato، (پرنده) چهچهه، (تلفظ r در برخی زبان ها) زب ...