[برق و الکترونیک] مدار تنظیم شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] نوسان ساز امیتر- تنظیم شده نوسان ساز ترانزیستوری که بسامد آن با مدار تشدید تنظیم شده ای تعیین می شود که در امیتر قرار دارد و برای ایجاد فیدبک لازم به امیتر تزویج شده است.
[برق و الکترونیک] طبقه بسامد رادیویی تنظیم شده طبقه تقویتی که در بسامد حامل سیگنال دریافت شونده قابل تنظیم است .
[برق و الکترونیک] ترانسفورماتور تنظیم شده ترانسفورماتوری که عناصر مداری مربوط به آن برای تشدید کردن در بسامد جریان متناوبی که به اولیه تغذیه می شود، تنظیم شده اند و در نتیجه سبب ایجاد ولتاژ ...
(verb transitive) هم اهنگ کردن، هم کوک کردن، (مج) وفق دادن، مناسبت، موافق
[برق و الکترونیک] مدار تنظیم شده مضاعف
[برق و الکترونیک] آشکار ساز دو تنظیمی نوعی ممیز ( اف ام ) که ترانسفورمر خروجی محدود ساز آن دارای دو ثانویه است که یکی بالاتر از بسامد سکون ( حامل ) و دیگری به همان اندازه پایین تر از آن تنظی ...
[برق و الکترونیک] نوسان ساز تنظیم - الکتریکی نوسان سازی که بسامد آن را مقدار ولتاژ، جریان، یا توان تعیین می کند. تنظیم الکتریکی شامل تنظیم الکترونیکی، تنظیم گرمایی با تحریک الکترونیکی، تنظیم ...
[برق و الکترونیک] تقویت کننده تک تنظیم شونده
ناکوک [برق و الکترونیک] تنظیم نشده مدار یا قطعه ای که در هیچ کدام از بسامدهای مطلوب تشدید نمی کند.
[برق و الکترونیک] تقویت کننده پارامتری تنظیم شده YIG تقویت کننده پارامتری که با تغییر مقدار جریان مستقیم جاری در سلونویید فیلتر YIG تنظیم می شود.
ملتفت، مطلع، باخبر، اگاه، بااطلاع، مسبوق سایر معانی: آگاه، مواظب