[برق و الکترونیک] تزویجگر لامپ الکترونی تزویجگری که اختصاصاً برای قرارگیری بین یک لامپ الکترونی نظیر مگنترون و مدار ورودی یا خروجی مانند خط انتقال طراحی شده است .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] لامپ الکترونیکی . [برق و الکترونیک] لامپ الکترونیکی
غذادهی لولهای رودهای [تغذیه] نوعی غذادهی لولهای که در آن لولۀ رسانندۀ مواد غذایی مستقیما وارد روده میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
[سینما] حلقه رابط
لولۀ فالوپ [زیستشناسی] هریک از لولههایی که تخمک را از تخمدان به زهدان منتقل میکند
لوله فالوپ، شیپور رحمی سایر معانی: (کالبد شناسی) لوله ی رحم، لوله ی فالوپ، زهدان راه [علوم دامی] اویداکت، مجرای تخم بر، لوله ی فالوپ
[بهداشت] لوله فالوپ- لوله های رحم
[نفت] شلنگ خرطومی فلزی
[عمران و معماری] لوله جریان
[عمران و معماری] لوله پیتو
[زمین شناسی] تیوپهای آشکارساز گازی این مواد در حقیقت معرفهایی است که حساس به گاز است و در شناسایی به کار می روند.
لولۀ معدی [تغذیه] لولهای که یک سر آن مستقیما وارد معده میشود و معده را به خارج از بدن متصل میکند