لولهای که با گذشتن از بینی به تهیروده در رودۀ کوچک میرسد [تغذیه]
واژههای مصوب فرهنگستان
لولهای که با گذشتن از بینی و حنجره و حلق و مری به معده میرسد [تغذیه]
تونل بادی که در پژوهشهای فوقِصوتی کاربرد دارد و در آن سیال با فشار بالا جریان مییابد و در آزمونگاه به سرعت بسیار بالایی میرسد [حملونقل هوایی] ...
لولهای عصبپوششی که در نتیجۀ به هم جوش خوردن چینهای عصبی به وجود میآید و بافت دستگاه عصبی مرکزی را تشکیل میدهد [علوم پایۀ پزشکی] ...
هریک از لولههایی که تخمک را از تخمدان به زهدان منتقل میکند [زیستشناسی]
محفظهای مربع یا استوانهای در پیرامون سر محور سکان که از ورود آب به داخل شناور جلوگیری میکند [حملونقل دریایی]
مفصلآماسی ناشی از بیماری سل که مشخصۀ آن برافروختگی (inflammation) مزمن و نشت و تخریب استخوان مجاور است [اَرتاپزشکی]
فولرن (fullerene) تکبعدی به شکل استوانه [مهندسی بسپار - تایر]
نانولولهای که اتمهای کربن در راستای عرض آن بهصورت یکدرمیان بالا و پایین و به شکل زیگزاگ قرار گرفتهاند [نانوفنّاوری]
اندامی توخالی در خارپوستان که به مجاری آبی جاندار متصل است و برخی از انواع آن برای حرکت یا تغذیه به کار میرود [اقیانوسشناسی]