بی وفا، ناسپاس، سست پیمان سایر معانی: خائن، وطن فروش، نابکار، بدپیمان، بدعهد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یاغی، فتنه انگیز سایر معانی: اهل شورش و تمرد، وابسته به تمرد، شورش آمیز و تمرد آمیز
خیانت امیز سایر معانی: خطرناک، گول زننده، خائن، نابکار، خائنانه، فریب آمیز، خیانتکار