خارج، خارجه سایر معانی: ماورای بحار، ورا دریا، برون مرز، خارج از کشور، خارجی، ورا دریایی، برون مرزی، بیگانه (oversea هم می گویند)، خارج از کشور british possessions overseas متصرفات انگلیس در ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی