گذرا [زبانشناسی] فعلی که مفعول بیواسطه میپذیرد |||متـ . متعدی||| فعل گذرا، فعل متعدی transitive verb
واژههای مصوب فرهنگستان
رابطه مجازی، رابطه غیر مستقیم، انتقالی، متغیر، متعدی، تراگذر سایر معانی: (دستور زبان) متعدی، کنان، (ریاضی) تراگذار، ترایا، انتقال پذیر، گذشت پذیر، (نادر) رجوع شود به: transitional [ریاضیات] ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] بستار متعدی
فعل ناگذر، فعل لازم [زبانشناسی] ← ناگذر
[ریاضیات] گروه جایگشتی چندگانه ترایا
[ریاضیات] غیر متعدی
[ریاضیات] رابطه ی نا ترایا
← گذرا [زبانشناسی]
فعلی که به مفعول بیواسطه نیاز ندارد |||متـ . لازم||| فعل ناگذر، فعل لازم intransitive verb [زبانشناسی]