پیشپرده [سینما و تلویزیون] فیلم کوتاهی که دربردارندۀ منتخبی از نماهای حساس و جذاب فیلم اصلی باشد و نمایش فیلم اصلی را در آیندهای نزدیک نوید دهد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
پیگیر [ورزش] در بسکتبال، بازیکنی که بازیکن حریف را دنبال میکند
ماندگاه خانه های متحرک، توقفگاه کامیون های پس بند دار (تریلردار)، camp trailer محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] دکل روی یدک کش
[سینما] برنامه آینده
کفی رورو [حملونقل دریایی] نوعی کفی ویژۀ حمل بار در کشتی رورو
تریلر کوچک، کامیون 18 چرخ، نیمه تریلر (تریلر که بخشی از وزن آن بر اتاقک کامیون سوار است) [عمران و معماری] نیمه یدککش [معدن] نیمه تریلر (ترابری)
(کامیون) یدک کش و تریلردار، تریلی
ترایلر کامیون، ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود [عمران و معماری] تریلی
شهرت، مو، شایعه، تاک، درخت انگور سایر معانی: خبر نادرست، (گیاه شناسی) درخت انگور، میوانه، هر وسیله سری دریافت و ارسال پیام، شایعه پراکنی
خانه متحرک سایر معانی: خانه ی موتوری (اتومبیل دارای رختخواب و یخچال و مستراح و غیره ویژه ی سفرهای تفریحی) [عمران و معماری] خانه موتوری
رجوع شود به: rv