[عمران و معماری] پیش افکنی میزان ترافیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] ضریب پیش افکنی میزان ترافیک - فاکتور پیش بینی ترافیک
[عمران و معماری] رعایت مقررات ترافیک - رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی
طرح جداسازی تردد [حملونقل دریایی] طرح جداسازی مسیر حرکت کشتیها در مناطق پُرتردد
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] دستگاه کنترل چراغ راهنما
[عمران و معماری] رعایت چراغ راهنما
[عمران و معماری] مطالعه ترافیک
[عمران و معماری] حجم ترافیک - حجم آمد و شد - بار شد و آمد
trafficator, n•(انگلیس) چراغ راهنما، راهنما
traffic : شد وامد، امد وشد، رفت وامد، عبو ومرور، وسائط نقلیه، داد وستدارتباط، کسب، کالا، مخابره، امد وشد کردن، تردد کردن
مراقب پرواز [حملونقل هوایی] فرد مسئول هدایت هواپیما از دور و نظارت بر پرواز آن
متوسط سالیانۀ تردد روز کاری [حملونقل درونشهری - جادهای] میانگین تردد شمارششده در روزهای کاری