نقطه‌ای مرکزی در یک سازمان که تمام تماس‌های مشتریان از آنجا مدیریت می‌شود [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
واژه‌های مصوب فرهنگستان
اتمی شامل تعدادی لیگاند با آرایشی فضایی که مجموعۀ آنها بر تصویر آینه‌ای خود منطبق نیست [مهندسی بسپار]
نقطه‌ای که راستای نیروی گرانشی یا الکترواستاتیکی وارد بر یک ذره یا جسم همیشه از آن می‌گذرد |||متـ . مرکز جاذبه [فیزیک]
نقطه‌ای که موج صوتی کروی از آن گسیل می‌شود [فیزیک]
ساختمانی مجهز به سامانۀ واپایش و نظارت بر علامت‌دهی که علامت‌بانان نیز در آن استقرار می‌یابند [حمل‌ونقل ریلی]
تسهیلات فرماندهی و واپایش که توسط فرمانده پایگاه به‌عنوان هستۀ مرکزی برای تأمین و پدافند پایگاه ایجاد می‌شود؛ این کانون طرح‌ریزی و هدایت و یکپارچگی و هماهنگی با مراکز راهکنشی ...
اتاقی برای تنظیم علائم که فرایند هدایت در محدودۀ وسیعی از مسیرها از آنجا صورت می‌گیرد [حمل‌ونقل ریلی]
مرکزی در خشکی که عملیات جست‌وجو و نجات را در محدوده‌ای معین مدیریت می‌کند [حمل‌ونقل دریایی]
تأسیسات عمدۀ هوایی دریاپایه که در عملیات راهکنشی هوایی، واپایش همۀ هواگَردها و عملکردهای اخطار هوایی را بر عهده دارد|||اختـ . ماهراه TACC [علوم نظامی]
بنگاه یا سازمانی که بر کل سامانۀ گزارش جابه‌جایی نظارت می‌کند [علوم نظامی]
مرکز پیش‌بینی مختص تهیه پیش‌بینی‌های رقمی جوّ بالا در سطح جهانی و ارائۀ آنها به مراکز پیش‌بینی پهنه‌ای منطقه‌ای [علوم جَوّ] ...
نقطه‌ای در امتداد طولی شناورِ درحال‌گردش که شناور حول آن می‌چرخد و جای آن در شناورهای مختلف متفاوت است [حمل‌ونقل دریایی]