فرایند جدا کردن یا جدا شدن مواد معلق از سیال با عبور آن از محیطی که ذرات را عبور نمیدهد [شیمی]
واژههای مصوب فرهنگستان
فرایند جدا کردن یا جدا شدن مواد معلق از سیال با عبور آن از محیطی که ذرات را عبور نمیدهد [مهندسی شیمی]
نوعی فرایند جداسازی که در آن ذرات جاذب با مایع مخلوط و پس از جذب مواد مورد نظر، مایع صاف میشود [شیمی]
نوعی فرایند جداسازی که در آن ذرات جاذب با مایع مخلوط و پس از جذب مواد مورد نظر، مایع صاف میشود [مهندسی شیمی]
نوعی فرایند تصفیۀ آب که در آن آب پس از زلالسازی از بستری شنی عبور داده میشود تا بقایای ذرات آن گرفته شود [مهندسی محیط زیست و انرژی]
سلسلهای از فرایندهای مشتمل بر انعقاد و صافش که فاقد مرحلۀ تهنشینی است و به حذف ذرات منجر میشود [مهندسی محیط زیست و انرژی]
جعبهای مکعب یا گرد با سوراخهای ریز که بر سر لوله مکش پمپ نصب میشود تا از ورود ناخواسته ذرات جلوگیری شود [حملونقل دریایی]
سیال خروجی در فرایند صافش [مهندسی بسپار]
گزینش و ترکیب صداگردانها برای اجرای یک قطعۀ موسیقی در اُرگ و هارپسیکورد (harpsichord) [موسیقی]
← لرزهگیر زه [ورزش]
صفتی که فقط در حالت جورتخمی ظاهر میشود [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]
صفتی که رُخنمود آن تحت تأثیر چندین ژن و عوامل محیطی است [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]