خطی فرضی که هر قسمت از آن با میدان الکتریکی در آن نقطه موازی است|||متـ . خط شار الکتریکی electric flux line [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
خطی ویژه نگهداری از واگنهای خدمت [حملونقل ریلی]
بخش کوتاهی از خط که براثر عواملی مانند تغییر درجۀ حرارت و نیروی محوری کاملا از راستای خود خارج شده است [حملونقل ریلی]
بررسی و اندازهگیری دستخطها برای مقایسۀ آنها با یکدیگر و تشخیص نویسندۀ یک نوشتۀ مشخص|||متـ . دستخطشناسی [زبانشناسی]
بررسی و اندازهگیری دستخطها برای مقایسۀ آنها با یکدیگر و تشخیص نویسندۀ یک نوشتۀ مشخص|||متـ . دستخطشناسی [علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ...
اختلاف مجموع سه زاویۀ اندازهگیریشدۀ یک مثلث با مجموع 180 درجه و اضافۀ کُرویّت مثلث [مهندسی نقشهبرداری]
خطوط موازی در بخش مرکزی محوطۀ ایستگاه که خطوط دیگر در بین آنها واقع شدهاند [حملونقل ریلی]
فاصلۀ بین نقطۀ آغاز حرکت پدال کلاچ و جابهجایی بلبرینگ (ball-bearing) کلاچ [قطعات و اجزای خودرو]
خلبانی که صلاحیت پروازِ کور را احراز کرده است [حملونقل هوایی]
ویژگی غالب تخمکها که خمیدگی آنها در طی تکوین موجب قرار گرفتن سُفت در مجاورت پایۀ بند ناف میشود، بهطوریکه خورش فقط در امتداد سطح پایین خم میشود [زیستشناسی ...
فرایندی که در آن مواد اولیۀ خمیر یکجا و در یک مرحله با هم مخلوط و سپس تخمیر میشوند|||متـ . خمیرگیری مستقیم [علوم و فنّاوری غذا]
فرایندی که در آن اسید با باز ترکیب میشود و نمک تولید میکند [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ]