[عمران و معماری] شنکش نصب شده روی تراکتور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] بیل مکانیکی [زمین شناسی] بیل مکانیکی
(کامیون) یدک کش و تریلردار، تریلی
[ریاضیات] منحنی کشاننده
افترا زنی، بدنام سازی
برات مدت دار فروش، قبول تجاری، پذیرش بازرگانی، برات قبولی
[حسابداری] حسابهای دریافتنی تجاری
راهنمای تجاری [علوم کتابداری و اطلاعرسانی] راهنمایی که حاوی سلسلهاطلاعات اقتصادی، مقررات بازرگانی داخلی و خارجی، قوانین گمرکی و عوارض گوناگون واردات و صادرات است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تخفیف بازرگانی (که تولید کننده به عمده فروش و غیره می دهد)، تخفیف عمده از طرف تولید کننده به خریدار [حسابداری] تخفیف تجاری
نشریه یا مجله ی حرفه ای (وابسته به پیشه یا حرفه ی بخصوص)
علامت تجارتی، علامت کارخانه، علامت تجارتی گذاشتن سایر معانی: نشان بازرگانی، علامت تجاری، نام بازرگانی، انگ، نشان بازرگانی، (به فراورده) نشان بازرگانی زدن (یا چسباندن)، انگ زدن [حسابداری] علا ...
[حسابداری] اسناد دریافتنی تجاری