[ریاضیات] تابع معکوس مثلثاتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] ترازیابی مثلثاتی
ترازیابی مثلثاتی [مهندسی نقشهبرداری] تعیین اختلاف ارتفاع با اندازهگیری زوایای قائم بین نقاط|||متـ . ارتفاعیابی مثلثاتی trigonometric heighting||| زاویهیابی قائم vert ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] چندجمله ای مثلثاتی
[ریاضیات] سری مثلثاتی
[ریاضیات] جانشانی مثلثاتی
[ریاضیات] مساحی مثلثاتی
پیمایش مثلثاتی [مهندسی نقشهبرداری] پیمایشی که در آن طول پهلوها مستقیم اندازهگیری نمیشود، بلکه بهکمک روابط مثلثاتی، براساس زوایای اندازهگیریشده، محاسبه می& ...
[ریاضیات] مثلثاتی، وابسته به مثلثات
[عمران و معماری] ارتفاع یابی مثلثاتی
[ریاضیات] نسبت های مثلثاتی
مثلثات سایر معانی: سه گوشگان [کامپیوتر] مثلثات [ریاضیات] مثلثات