مقوای کاهی [عمران و معماری] مقوای ضخیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(عامیانه) معاون سرکارگر، نفر دوم، خرده پا، سرپرست فاقد اختیارات کافی، وردست سر عمله، مباشر کارگران
[آب و خاک] سدچپری
قرقرۀ بافۀ ناقل [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] قرقرۀ کوچکی بر روی داربَر که بافۀ ناقل از روی آن میگذرد|||متـ . قرقرۀ کابل ناقل ...
واژههای مصوب فرهنگستان
رجوع شود به: scarecrow، آدم کم اهمیت، هیچ کاره، دون پایه، مرد پوشالی، استدلال قلابی، رجوع شود به: scarecrow آدم کم اهمیت، مرد پوشالی استدلال قلابی مامور مخفی، جاسوس [حقوق] شاهد حرفه ای، طرف ...
[زمین شناسی] قرعه کشی [آمار] قرعه کشی
همه پرسی غیر رسمی، نظر خواهی خودمانی، اخذ رای غیر رسمی وازمایشی
شراب کشمش، شراب شیرین کشمش
رجوع شود به: carolina allspice
(گیاه شناسی) گیلاس خاکی (physalis pruinosa - بومی امریکا)
رجوع شود به: strawberry bush، توت فرنگی درختی
ولگرد، ولگردی، راه گذر، جانور بی صاحب، سر گردان، اواره کردن، سرگردان بودن، منحرف شدن، سرگردان شدن، گمراه شدن سایر معانی: (از راه خود یا محدوده و غیره) خارج شدن، ول گشتن، (از گله و غیره) جدا ...